جستجو
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۹ ش
شامل احوالپرسی از همسر، سفر به فرانسه از ژنو همراه با غلامحسین، سختی خداحافظی با گلناز در روز گذشته، شرحی از سفرش در اروپا همراه با غلامحسین و گلناز، گردش با اتومبیل در فرانسه و ایتالیا، سالم بودن پای گلناز، بارش برف سنگین در سوئیس، سلام رساندن به فاطمه و فرزندانش کریم و سوسن، دکتر ارجمند، حضرت علیه، دارابی زاده، و محمدعلی خان، و درخواست ارسال اخبار کرمان؛ همراه با پاکت
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۵ ش
شامل احوالپرسی، سرماخوردگی خود، گله از غلامحسین به علت ننوشتن نامه، سلام رساندن به گلناز، اشتغال به کار در ابارق و سپس عزیمت به عباس آباد به مدت دو هفته، درخواست آمدن همسر و فرزندانش به عباس آباد، بارندگی در ابارق، تلفن به غلامحسین و ارسال چهار هزار تومان تلگرافی به بم، و درخواست ارسال برخی وسایل از جمله فیلتر روغن کامیون از طریق جهانگرد
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۹ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش فاطمه، فریده، غلامحسین، و گلناز و درباره حضور در عباس آباد، حرکت از کرمان و رسیدن به ابارق، وجود برف تا نی بید، کمی باران در ابارق و بم و خوبی باران در ریگان، ارسال نامه توسط آقای دبیری، سلام رساندن به مسیو تیمو و میرزا محمد خان، فرستادن اسبابهای ارسالی تراکتور پس از رسیدن از تهران به کرمان به محمود عرب در بم، سلام رساندن به حضرت علیه خانم و برادرش، تبریک قدم نورسیده، پرس و جو از احوال عزتالله خان، درخواست خبردهی در خصوص مهمانهای استاندار کرمان و تاریخ حرکتشان به بم توسط احمدخان عامری رئیس تلگراف خانه، و فرستادن پول به آقا میرزا محمد خان توسط شکرالله...
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۵ ش
شامل احوالپرسی، دوره نقاهت غلامحسین به دلیل تزریق واکسن دیفتری، سلام رساندن به گلناز، درخواست فرستادن نامههای فاطمه و فریده، ماندن در ابارق و رفتن به جیرفت پس از حرکت از کرمان، تعریف از نعمات آنجا و آب و هوای خوبش، رفتن به شکار با شاپور کیانیان، بارندگی خوب جیرفت و خرابی جاده ابارق، دو هفته بیتوته در ابارق جهت کار، فرستادن رضوانی جهت آوردن خانواده به نرماشیر و بم، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، همشیره، آقای عدل، سالار، سیمین، روشن، عزت الله، و ناصر، حرکت میرزا محمدخان به ابارق در صورت نیامدن نیازمند، ارسال هشت دانه دراج جهت آذر و سرکار والده، ارسال خبر از بارندگی کرمان و نگار، به غلامعباس...